نرگس

همه نرگسهای ایرانم

نرگس

همه نرگسهای ایرانم

سلام دوباره نرگسهای خوشگل

سلام دوباره به نرگس های خوشگل 

 اگه گفتید علت غیبت جندروزه من چی بود؟ 

 با اجازه پدر و مادرم و بزرگترها.....بله! 

 یکی از اقوام مادرم معرفی کردند و تو این یکی دو هفته حسابی درگیربودم.دلم نمیخواد ازدواج کنم اما خانواده مجبورم کردند که .... منهم مثلا مشغول فکر کردن و آماده کردن جواب نهایی هستم ایکاش ازدواج اجباری نبود! هر دختری که سنش از 25 میزنه بالا اگه بهانه دانشگاه رو نداشته باشه هزار جور حرف پشت سرش درمیارند.مخصوصا قضیه  انداختن ترشی..... 

یا مسایل دیگه. دوست ندارم بخاطر حرف مردم  و حفظ آبروی خانواده ازدواج کنم! 

تو این جند روز فکر میکردم حداقل چند تا نرگس پیغام فرستادند و جمع ما بیشتر شده ولی فعلا همین چند نرگسیم

نظرات 2 + ارسال نظر
الهام(جوجو) شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ب.ظ http://maneghamin.blogsky.com

سلام
من تازه وبلاگ قشنگت رو دیدم
چرا نمی خوای ازدواج کنی؟درسته که این مسئولیت بزرگی هست اما شما هم بزرگ شدی و باید یه رابطه خاص توی زندگیت با کسی شروع کنی
فکر هم نمی کنم ترسناک باشه فقط آدم باید بادقت همسرش رو انتخاب کنه و...
به هر حال بهتره بیشتر فکر کنی

قربانت

سلام الهام جان. انتخاب همسر خیلی سخته... دوست ندارم بزرگ بشم.باور میکنی هنوز مثل بچه ها فکر میکنم؟!دنیای قشنگ نوجوانی رو دوست دارم.اگه راهی رو میشناسی که ازدواج نکنم.یعنی بتونم خانواده رو راضی کنم و اون خواستگارسمج!!! رو فراری بدم تا آخر عمردعات میکنم.ممنون از لطفت که اومدی.
میبوسمت عزیزم

نرگس دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ب.ظ

بادابادا بادا ایشالا مبارک بادا
ترشی نرگس خوشمزس

...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد